از
هزاران سال پيش، مردمان ایرانزمین آخرین شب زمستان هر سال را تا دمدمه های بامداد
بیدار مانده اند تا شاهد تولد و تابش خورشید باشند؛ همان سرچشمه ی زندگی که نام
دیگرش را «مهر» نهاده اند.
ستایش
خورشید، در شب تولد میترا، در کنار سروی که با پارچه ها و سنگ های رنگارنگ زینت می
شد، یکی از مهم ترین عادات ایرانیان دوران باستان بوده است. در آن روزگاران هنوز
رازهای وجود خورشید و ماه و دیگر پدیده های طبیعی برای انسان کشف نشده بود و
ایرانیان نیز چون مردمان دیگر سرزمین ها خدایانی خودساخته داشتند؛ خدایانی
که بر همه ی عناصر طبیعیت حکم می راندند و انسان چاره ای نداشت تا برای گریز از
اندوه، تاریکی، سرما و سختی ها (چه در شکل فیزیکی و چه در شکل عاطفی وحسی) به آن
ها پناه برد. پی
بردن به رازهای طبیعت و گذار از دوران خدایان استوره ای اما لطمه ای به ارتباط
ایرانی ها با عناصر طبیعت نزد. زیرا در فرهنگ ایرانی، و حتی در دستورات مذهبی
زرتشت، پیامبر ایرانی، عشق و احترام به آب و خاک و درخت و رود و کوه و حفظ آن ها
از خويشکارهای هر انسانی به شمار می آید.
در
عین حال، از آنجا که بیشتر عادات و سنت های ما قابلیت به روز شدن داشته و با
تغييرات زمان و زمانه همگام بوده اند، و می توانسته اند در هر هنگام با خواست ها و
امیدهای مردمان پیوند داشته باشند، ستایش خورشید و روشنایی و مهر نيز با گذر زمان
دمساز شده و در جان و حافظه ی هر ایرانی جا خوش کرده و ماندگار گشته است؛ بی توجه
به همه ی مخالفت های متعصبین تیره دلی که در طول تاریخ، به بهانه ی مذهب، این نوع
عادات یا جشن های زیبای ایرانی ما را «کفر» می دانسته اند.
متأسفانه،
در سی و چهار سال گذشته نیز حکومت مذهبی در ایران تاب پذیرفتن جشن های ناب ایرانی
را نداشته است. گردانندگان آن نه تنها به برگزاری این جشن ها کمکی نکرده و نمی
کنند، و نه تنها حاضر نمی شوند که آن ها را به عنوان جشن های ملی ايران برای ثبت
در فهرست جهانی به یونسکو معرفی کنند، بلکه سعی داشته اند که، با زدن برچسب هایی
بی خردانه، مردمان ساده را وادار کنند که از برگزاری این جشن ها دست بکشند.
اما،
از آنجا که جشن های ایرانی ما از میان مردم برخاسته و گوهر زمینی بودن شان، بهمراه
مهربانی و عشقی که در آن ها موج می زند، از آن ها نمودهایی ضد تبعیض ساخته، همچنان
مورد توجه و علاقه همه ی مردمان، با هر نوع مذهب و مرام و عقیده ای باقی مانده
اند.
«یلدا»
یکی از این جشن هاست که، همچنان و اکنون حتی بیش از گذشته، در مرکز علاقه ی
ایرانيان قرار دارد چرا که تاریخ نشان از آن دارد که همواره در دوران های سخت
مردمان ایران بیش از همیشه بر مبارزه ی دلیرانه ی لشگریان روشنایی و مهراندیشی با
قشون تاریکی و مرگ اندیشی توجه نشان داده اند، با این امید و باور که: پیروزی
لشگریان مهر و رسیدن جهان و جهانيان به پایان همه ی جنگ ها، رنج ها، تبعیض ها و
تاریکی ها امری گریز ناپذیر است.
بنیاد
میراث پاسارگاد، امسال نیز، همچنان که در سال های گذشته، از همگان تقاضا دارد تا
با هر توان و امکانی که دارند، در کنار سرو همیشه سبز یلدا، این جشن بزرگ ایرانی
را هر چه زیباتر و با شکوه تر برگزار کنند و به استقبال خورشید جاودان سرزمین مان،
آن فاتح همیشگی تاریکی ها، بشتابند.
فراموش
نکنیم که جشن شب شکن ِ«یلدا» از معدود جشن های زمینی است که این پیام امروزی و
تکیه داده بر حقوق بشر را با خود دارد که: تنها شادمانی و عشق نمودهای روشنایی و
شایسته ی زندگانی انسان اند.
زندگی
تان روشن و یلدایتان خجسته باد
شکوه
میرزادگی
از
سوی بنیاد میراث پاسارگاد
دسامبر
2013
- See more at:
http://isdmovement.com/2013/12/122013.Shokooh-Mirzadegi-Yalda.htm#sthash.xNNjvCEP.dpuf
No comments:
Post a Comment